PAT & MAT

خاطره های جالب و خنده داری که برا PAT & MAT وجود داره

PAT & MAT

خاطره های جالب و خنده داری که برا PAT & MAT وجود داره

مفید بودن رفتن به دانشگاه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

امروز 7/12/1388 روز جمعه ساعت 5:30 صبح از  

خاب بیدار شدم تا آماده شم برم دانشگاه . 4 روزه  

که 5:30 بیدار میشم و میرم دانشگاه  

این ترم کلاسام خیلی بد فرمه. دیشب هم خونه  

خاله ام بودیم و ساعت 1 بود که رسیدیم خونه .  

اصلا دوست نداشتم بیدار شم اما چاره ای نبود  

آخه  با مسعود «یکی از بچه های کلاس که قراره  

با همکاری هم پروژه کارشناسیمونو ارایه بدیم»  

قرار داشتیم . قرار بود که به استاد موضوع پروژمونو  

بدیم تا تایید کنه و یه کمی هم کمک . ساعت 6:30  

به مت زنگیدم و طبق معمول گوشیش رو سایلنت بود ،  

به خونه زنگیدم و مامانش گوشی رو جواب داد از خجالت 

 آب شدم .به  مت گفتم من دارم از خونه راه میفتم.  

ساعت 7:10 بود که همدیگرو دیدیم و با سواری خطی  

رفتیم دانشگاه . 7:35 بود که رسیدیم دانشگاه . مسعود  

که ساکن شهرـــــ (محل دانشگاه) هست هنوز نیومده بود  

وقتی اومد بالا و ما رو جلوی برد دید از این که ما این همه  

زود رسیده بودیم تعجب کرد .

منتظر استاد موندیم . با مت اومدیم پایین دیدیم رو برد  

زدن « نقد فیلم درباره الی ساعت 10» مت گفت  

پت یادت باشه اینو حتما بریم . ما رفتیم تو حیاط و  

مسعود هم تو سالن منتظر موند. بعد از گذشت 1 ساعت  

مسعود اومد و گفت: خانم پت استاد امروز نمیاد .  

داشتم دیوونه میشدم اما فقط گفتم وای حیف از اون خاب 

قشنگی که بیدار شدم. از مسعود خداحافظی کردیم  

و مت گفت بریم لهو و لعب (منظورش همون آهنگه)  

دانلود کنیم رفتیم کافی نت و 3 تا دانلود کرده بودیم  

که من اومدم مسنجر رو ساین آوت کنم که همه  

صفحه ها بسته شد و مت هم عصبانی . باورم نمی شد  

که مت بخاد سر این از دستم عصبانی شه صفحات  

رو باز کردمو گفتم بیا بقیه رو دانلود کنیم. بعد از  

یه کمی ناز کردن شروع به دانلود کرد و گفت من  

آهنگ و به همه چی ترجیح میدم . من گفتم حتی  

به من؟ خندید و گفت من خرس(ببر ، پلنگ، نمیدونم)  

نارنجی امو بیشتر از مامانم دوست دارم . هردو  

زدیم زیر خنده و آهنگ هارو دانلود کردیم. اما......  

سیستم طرف خراب بود و ریست شد. هر چی  

که دانلود کرده بودیم پرید یه چند دقیقه ای با مت  

به مانیتور زل زدیم و بعد بلند شدیم و اومدیم بیرون  

من اونقدر خابم میومد که به مت گفتم اگه نقد  

برات مهم نیست بریم خونه . اونم موافقت کرد .  

ساعت 12 بود که رسیدم خونه و دیدم واااااااااااااااااای  

مامانم و خاهرم اتاق منو دارن تکون میدن(این لغت  

بر گرفته از خونه تکونیه). تا ساعت 2 به اونا کمک  

کردمو نهایتن تختمو گذاشتم تو اتاق و تا  

ساعت 5:30 خابیدم.

کللللللللللا امروز دانشگاه رفتن ما خیلی مفید بود.

نظرات 12 + ارسال نظر

سلام

من چند بار از وبلاگ شما دیدن کردن اما شما 1 بار هم دیدن نکردین

ممنون میشم از وب من هم دیدن کنید

راستی لطفا من رو هم لینک کنید

منتظرت هستم

سلام
بابا کلی وبت ویروس داره
من لینکت کردم

محمد 8 اسفند 1388 ساعت 08:25 http://kumail.blogsky.com

سلام
به نظر من هیچ چیز بهتر از خواب اول صبح نیست.

MAT 9 اسفند 1388 ساعت 21:25 http://zari-joon.blogsky.com

خیلی مفید بود دانشگاه رفتنمون
ولی یادت باشه نیومدی بریم نقد
تا ابد در اذهان من باقی خاهد ماند که نیومدی
ولی خوب خدایی ببخشیدا عصبانی شدم واسه یه لحظه

انشا الله نقد های دیگه در زمان بهتر(چشمک)
دوست و خاهر گلم عصبانیتت هم برای من جالب و قشنگه

فریده 9 اسفند 1388 ساعت 22:41 http://bandarlengeh.blogsky.com/

چه جالب...
ولی فکر کنم یکی از بدترین خبرها رو شنیدی وقتی بعد از اینهمه دردسر بری دانشگاه و بشنوی که استاد نمیاد.
موفق باشی

آره واقعا مخصوصا حالا که امروز از طریق دانشگاه میریم مناطق جنگی جنوب و جمعه ام نیستم و کلی پروژه عقب میفته

مهرداد 10 اسفند 1388 ساعت 08:30 http://manam-minevisam.blogsky.com

یادش بخیر... خیلی وقته یه خواب حسابی نکردم!
حتی روزایی که نباید بیدار شم هم به صورت خودکار و اتوماتیک وار بیدارم!!!
حالا آهنگ چی بود؟؟؟ اینجا شما دوتا در شانس به من شبیه شدید!!! چون این بد شانسی ها واسم زیاد رخ داده...
مثلاً داشتم با شارژ گوشیم فایر فاکس رو دانلود میکردم... تا رسید به 79% اتصال به اینترنت قطع شد!!
یه عالمه شارژم پرید بخاطر هیچ و پوچ!

شاد باش

من و مت وقتی میریم آهنگ دانلود کنیم وارد سایت موزیکال که میشیم از اول تا جایی که وقت داشته باشیم رو دانلود می کنیم اما یادمه یکی از آهنگ ها مال شکیرا بود.

پوریا 10 اسفند 1388 ساعت 13:33 http://littlepilot-666.blogfa.com

ولاگم را عوض کردم یه سری بزنید

مهرداد 12 اسفند 1388 ساعت 10:03 http://manam-minevisam.blogsky.com

سلام... چطوری؟
دوتا خبر!
1- دوستان لطف کردن و هاست هایی که بنده روش عکس گذاشتم رو مسدود کردن (تموم عکس های وبلاگم بعد این همه جون کندن به طور 100% نابود شد)

2- بعد از مدتها یه تم جدید انداختم... بیا نظرتو بگو... تورو خدا انتقاد کنی بیشتر خوشم میاد... اگه ایرادی یا نظر خاصی داری حتماً بگو. من با طراحی وب یکم آشنا هستم و میتونم تغییرش بدم

موفق باشی

سلام خوبم مرسی تو خوبی؟
چقدر بد واقعا اعصاب آدم بهم میریزه
حتما میام

مهرداد 13 اسفند 1388 ساعت 13:58

عیدت مبارک

دارا 13 اسفند 1388 ساعت 16:14 http://happyguy.blogfa.com

سلام چطوری؟
آپم
با ادامه ی خاطرات من
حتما سر بزن
راستی عکس خودم رو هم گذاشتم
بابای

سلام خوبم مرسی تو خوبی
اومدم

مهرداد 14 اسفند 1388 ساعت 20:29 http://manam-minevisam.blogsky.com

الان که نیستی احتمالاً با مت رفتید یکی رو اذیت کنید دیگه... نه؟؟

نه به خدا من و دختر عموم بدون مت با اردوی دانشجویی رفته بودیم مناطق جنگی جنوب
سفر نامم رو میذارم

مهرداد 18 اسفند 1388 ساعت 13:29 http://manam-minevisam.blogsky.com

دانشجویی بود؟؟؟ دانشگاه ماهم داشت تبلیغ میردا!!!

راستی منتظر سفرنامه هستیم...

آره دانشجویی بود

محمد 18 اسفند 1388 ساعت 21:15 http://kumail.blogsky.com

سلام
کم مسیری

سلام
شرمنده یه مدت که نبودم و الان هم بد چوری سرماخوردم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد