PAT & MAT

خاطره های جالب و خنده داری که برا PAT & MAT وجود داره

PAT & MAT

خاطره های جالب و خنده داری که برا PAT & MAT وجود داره

روز دانشجو مبارک

من امروز با کمی تاخیر این پست و قرار دادم.امیدوارم منو ببخشید 

 

 

 

روز دانشجو مبارک  

 

 

عید غدیر مبارک

 

علی در عرش بالا بی نظیر است

عـلــی بــر عـالم و آدم امیر است

 

بـه عـشق نـام مــولایـم نوشتم

چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟

 

 

لنز گذاشتنPAT

امروز برای اولین بار می خواستم لنز تو چشمام بزارم. 

وای خیلی سخت بود جالب این که من که نمی تونستم بزارم 

می خندیدم و خواهرم عصبانی می شد.بالاخره بعد 

از نیم ساعت یکی شو گذاشتم. و 20 دقیقه بعد هم اون یکی.  

فردا باید برم دانشگاه و فکر کنم باید از اذان  

صبح بیدار شم. خلاصه که هیچی چشم خود آدم نمی شه.

ریختن شامپوها

چهارشنبه کلاس گرافیک داشتیم با مت رفتیم دانشگاه. 

مت گفت بریم من شامپو بگیرم. مت دستکش داشت و 

روی شامپویی که می خواست یه سری شامپو  

مسافرتی چیده بودند. می خواست اونا رو برداره که  

شامپو از دستش لیز خورد و یکی پس از دیگری شامپوها 

افتادند. فروشنده که یه پیرمرد بود با عصبانیت اومد سمت 

من و گفت«برو کنار ببینم برو کنار ببینم» حالا مت هم داره  

می خنده و مرده هم چپ چپ نگاش می کنه. بالاخره ریختن 

شامپوها متوقف شد. مرده با عصبانیت به مت گفت مثلا فردا  

می خوای خونه داری هم کنی. مت هم بعد از اینکه خندش 

قطع شد فقط عذر خواهی می کرد.بعد از این که اومدیم بیرون  

زدیم زیر خنده و مت گفت: الان یارو می گه نه این 3500 تومن 

پول و خواستم نه چیدن این همه شامپو.

عید سادات

سلام...  

همونطوری که مت حدس زده بود. ۱شنبه عید سادات است و  

 

من هم یکی از سادات هستم.